دلم داغونه

ساخت وبلاگ
عمرگران میگذردخواهی نخواهی...واقعاهم همینطوره تاچشم ب هم زدنی بایدبریم...خوشبحال اونیک ازتنهافرصت زندگیشبه نحواحسنت استفاده میکنهمنکه یه حال درگیرگذشته امیه حال درگیرآیندههیچ وقت تولحظه نتونستم زندگی کنمهمیشه یه مرگم میشد...   نوشته شده توسط علیرضا در چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ ساعت 13:0 موضوع | لینک ثابت دلم داغونه...
ما را در سایت دلم داغونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delvapasy بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 29 فروردين 1403 ساعت: 14:24

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگرانرفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگرانما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردیتو بمان و دگران وای به حال دگرانرفته چون مه به محاقم که نشانم ندهندهرچه آفاق بجویند کران تا به کرانمی‌روم تا که به صاحب‌نظری بازرسممحرم ما نبود دیده کوته‌نظراندل چون آینه اهل صفا می‌شکنندکه ز خود بی‌خبرند این ز خدا بی‌خبراندل من دار که در زلف شکن در شکنتیادگاریست ز سر حلقه شوریده‌سرانگل این باغ به جز حسرت و داغم نفزودلاله‌رویا تو ببخشای به خونین‌جگرانره بیدادگران بخت من آموخت تراورنه دانم تو کجا و ره بیدادگرانسهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتنکاین بود عاقبت کار جهان گذرانشهریارا غم آوارگی و دربه‌دریشورها در دلم انگیخته چون نوسفران   نوشته شده توسط علیرضا در دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ساعت 23:15 موضوع | لینک ثابت دلم داغونه...
ما را در سایت دلم داغونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delvapasy بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 13:05

اینم ازنفس های اخرسال ۱۴۰۲سال خیلی خوبی نبودولی بدهم نبودعمرهمینجوری میگذره یه روزی میرسه نوبت رفتنمنوتوهم میرسهیکسال ازنبودن مادربزرگپدربزرگبهنامگذشت ....   نوشته شده توسط علیرضا در دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ ساعت 12:19 موضوع | لینک ثابت دلم داغونه...
ما را در سایت دلم داغونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delvapasy بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 13:05